اگر مرگ نبود...
سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ق.ظ
جاده ای که روان ما در آن حرکت میکند، مسیر پر فراز و نشیبی است
گاهی شادی و سرور، ما را به بلند ترین قله های این راه میکشاند
و گاه نیز در حضیض غم و اندوه فرو میرویم
اما این اندیشه مرگ است که در هر دو حالت، ما را از مخمصه نجات میدهد
در قله های شادمانی که گاه ما را از خود بیخود میکند،این صدای مرگ است که میگوید: هشدار که این حال خواهد گذشت
و در دره های غم و اندوه، باز این مرگ است که بشارت به رهایی میدهد
اگر مرگ نبود، شاید امید به زندگی، به صفر میل می نمود؛ محزون را غم می پژمرد؛ و مسرور خود را در آخر خط می دید!
«و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی می گشت»