هرگز اندیشیده ای که چقدر در حرکت هستیم؟!
آیا چیزی را سراغ داری که آرام باشد؟
هیچ چیز ثبات ندارد
هیچ چیز آرام نیست
انسانها پیر میشوند
و اجسام رو به سوی فرسودگی دارند
حتی خورشید نیز، مثل همه خواهرانش روزی خواهد مرد
در دل یک اتم هم غوغاست؛ الکترونهای بیتاب آن روزی بر هسته اش سقوط خواهند کرد و یک جسم نوترونی صرف را تشکیل خواهد داد
همه چیز بیتاب است
و بیتاب تر از همه، زمان!
این حرکتی است که همه ما خسته از آنیم؛ اما شاید این خستگی را در نمی یابیم
عالم پس از مرگ، چنین نیست
آنچه که هستی، هستی
نه پیر و فرسوده میشوی، و نه غم تلخ و شیرین آینده داری!
ثبات و آرامش ابدی در انتظار ماست
و شاید ثباتی همراه عذاب؛ و این به اعمالت وابسته است
و این یک روی سکه است!!!
ای انسان
هستی، دارای حقیقتی در پس ظاهر خویش است
اگر از سراب اطراف خود چشم بپوشی، آن حقیقت را خواهی دید
مرگ نوعی چشم پوشی اجباری است!
اما بنگر چقدر خود را برای مواجهه با آن حقیقت آماده ساخته ای؟!
مراقب باش!
برخی چنان چشم حقیقت بین خود را بسته اند، که حتی پس از مرگ هم گشوده نخواهد شد!
«و هر که در این دنیا نابینا باشد، در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است»