مرگ اندیشی

مرگ، آغاز زندگی دیگر

گاهی به تفلسف مینشینم. گاهی با فکر مرگ بازی میکنم.
در این وبلاگ، اندیشه های فلسفی خود درباره مرگ را با دیگران به اشتراک خواهم گذاشت. گاهی جملات ادبی نیز به یاری من شتافته است.
نظر دیگران برای من اهمیت دارد.

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کمال مرگ» ثبت شده است

حجاب چهره جان میشود غبار تنم

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

حافظ

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۲۰

کرم پروانه ای که در پیله به سر میبَرَد، چه خبر دارد از بهار و گلهای خوشبو و رنگارنگ آن؟

به کنجی تنگ و تاریک دل خوش داشته و نگران آمدن موسم رهائی است.

ما نیز از پا گذاشتن در دنیایی دیگر در هراسیم،

اما آنان که رفته اند از رفتن خود آزرده نیستند، بلکه از فرصتهای فوت شده در افسوس اند!


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۰۸

مرگ، نمایش عجز ماده است!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۲۰
ای انسان
تو به زودی به ملاقات با پروردگارت خواهی شتافت
لختی بیاندیش
در این ملاقات، تو شأنی نداری
تو در برابر هستی نامحدود او قطره ای در برابر اقیانوسی بیکران هستی
و این از احاطه اوست که از هیچ کس غافل نیست!
اما ملاقات تو با او از دو حال خارج نیست:
یا او را از خودت خوشنود خواهی یافت
و یا با غضبش مواجه خواهی شد
و تو را راه فراری نیست
و این سرنوشت ابدی تو را رقم خواهد زد:
رضایت ابدی، یا حسرت ابدی
پس نیک بیاندیش که کدام اعمالت، سبب خوشنودی او خواهد شد؟!
۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۰

هرگز اندیشیده ای که چقدر در حرکت هستیم؟!

آیا چیزی را سراغ داری که آرام باشد؟

هیچ چیز ثبات ندارد

هیچ چیز آرام نیست

انسانها پیر میشوند

و اجسام رو به سوی فرسودگی دارند

حتی خورشید نیز، مثل همه خواهرانش روزی خواهد مرد

در دل یک اتم هم غوغاست؛ الکترونهای بیتاب آن روزی بر هسته اش سقوط خواهند کرد و یک جسم نوترونی صرف را تشکیل خواهد داد

همه چیز بیتاب است

و بیتاب تر از همه، زمان!

این حرکتی است که همه ما خسته از آنیم؛ اما شاید این خستگی را در نمی یابیم

عالم پس از مرگ، چنین نیست

آنچه که هستی، هستی

نه پیر و فرسوده میشوی، و نه غم تلخ و شیرین آینده داری!

ثبات و آرامش ابدی در انتظار ماست

و شاید ثباتی همراه عذاب؛ و این به اعمالت وابسته  است

و این یک روی سکه است!!!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۱

ای انسان

هستی، دارای حقیقتی در پس ظاهر خویش است

اگر از سراب اطراف خود چشم بپوشی، آن حقیقت را خواهی دید

مرگ نوعی چشم پوشی اجباری است!

اما بنگر چقدر خود را برای مواجهه با آن حقیقت آماده ساخته ای؟!

مراقب باش!

برخی چنان چشم حقیقت بین خود را بسته اند، که حتی پس از مرگ هم گشوده نخواهد شد!


«و هر که در این دنیا نابینا باشد، در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است»

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۳ ، ۱۵:۰۵
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم، به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟
حمله دیگر بمیرم از بشر
تا برآرم از ملائک بال و پر
وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کلُّ شیءٍ هالک الّا وَجهُهُ
بار دیگر از ملک قربان شوم
آنچه اندر وهم ناید، آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم إنّا إلَیهِ راجِعون
مولوی
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۴۲