چیست نشانی آنک هست جهانی دگر؟
رفتن این کهنه ها، نو شدن حالهاست
صبح نو و شام نو، باغ نو و دام نو
هر نفَس اندیشه نو، نو خوشی و نو غناست
نو زکجا میرسد؟ کهنه کجا میرود؟
گر نه ورای نظر عالم بی منتهاست
عالم چون آب جوست، کهنه نماید ولیک
میرود و میرسد، نو نو این از کجاست؟
خامش و دیگر مگو، آنکه سخن بایدش
اصل سخن گو بجو، اصل سخن شاه ماست
مولوی
«انسان» را از «انس» ساخته اند
ببین چقدر با اطراف و اطرافیان خود مأنوسی!
این «انس» میتواند کمند بلا، یا کلید نجات تو باشد
اگر مأنوس با چیزی باشی که پایا و محیط بر توست، پس از مرگ از آن محروم نخواهی بود
و شاید معین تو باشد
و اگر مأنوس با چیزی باشی که نپاید، مرگ درّه ای خواهد بود که برای ابد بین تو و آن جدایی خواهد افکند
و تو از این جدائی در حسرتی غریب به سر خواهی برد
پس این را در اعماق ذهن خود نگاه دار که:
«آنچه را که نپاید، دلبستگی را نشاید»
انسان، بدن نیست
انسان روح مجردی است که خارج از ابعاد مکانی به سر می بَرَد
اما با بدنش سر و کار دارد
او با بدن خود مأنوس است
این انس آنقدر شدید شده که خود را با آن اشتباه میگیرد
مانند کسی که در یک بازی جنگی، خود را با شخصیت آن بازی اشتباه میگیرد
و وقتی آن جنگجو در فضای خیالی مجازی بازی مرد، میمیرد
و میگوید: من مُردم
و مَجاز است که بگوئی: من لاغرم
اما گوئی انسان را برای انس گرفتن آفریده اند!
اگر با بدن مأنوس باشی، خود را با آن اشتباه میگیری
آن گاه، پس از مرگ، از این که بدنت پوسیده میشود نگران میشوی
و عذاب میکشی
اما چه کسی مقصر اشتباهی است که تو در همه عمر داشته ای؟
خود را دریاب
تو کیستی؟
روح یا بدن؟
اگر «من» تو، روح توست، و اگر بدن تو تنها وسیله ای در اختیار روح توست، پس چرا باید خود را با بدنت اشتباه بگیری؟!
این اشتباه است که وقتی میگوئی «من»، به بدنت اشاره میکنی!
«من»، روحی مجرد است و «مجرد»، خارج از ابعاد مکانی است!
مگر «عقل» مکان دارد؟
و «عشق» کجاست؟
و آیا میتوان برای «نفرت» جایگاهی یافت؟
«انسان روح است، نه بدن»
ما مسافر هستیم
برخی از ما رسیده اند
و برخی هنوز سفر خود را آغاز نکرده اند
ما نیز در این راه، گاهی همسفر میشویم
گاهی با یکدیگر بطور اتفاقی آشنا میگردیم
و سپس سیر همیشگی این سفر، ما را از یکدیگر جدا میکند
این سفر یک سیر یکپارچه و بدون انقطاع است که هیچ کس را مجال توقف نمیدهند
اولین توقف، آخرین توقف است؛ یعنی مرگ
اما هر کس خودش مسئول انتخاب مسیرش است!
روزی همه با هم جمع خواهیم شد
و سپس هر کس را راهی جایگاهی خواهند کرد که خودش انتخاب کرده!